این
همه از رفتن میخواند و رفت. این همه عاشق بود و حالا این همه عاشق دارد.
از عصر پاییزی خواند و در پاییز رفت و حیف بود که در ماه دیگری غیر از
پاییز برود. او برای ستاره شدن نیامده بود، برای مظلوم و مهربان و انسان
بودن آمده بود و مظلوم و انسان و ستاره بود که پر کشید. آخر قصه مرتضی تلخ بود اما او از این تلخی سربلند و ستاره بیرون
آمد. ستاره که بود، شده بود محبوب قلوب از بس صبور بود. شوخی نیست یک سال
تمام، وقتی میدانی توموری سرطانی در وجودت، در آن بدن نحیف، لانه کرده،
بارها به عشق مردم بخوانی و بخوانی و آنقدر که بین دو بخش کنسرت بروی زیر
سرم اما باز کوتاه نیایی و باز به عشق مردم و انرژیشان با بدنی که ظاهرا
جوابت کرده باز بروی روی صحنه. این مسئولیت تو بود مرتضی. باید کاری را
میکردی که رویایش را داشتی. مگر نه اینکه یک عمر برای رسیدن به آنجا تلاش
کرده و رویا ساخته بودی؟ رویایت به حقیقت پیوسته بود اما سرطان لامصب همه
راهها را به رویت بست. حیف بود که او در طول یک سال این همه کنسرت در تمام کشور نگذارد و
برود. حیف بود که همه هوادارانش این روح مهربان و ساده را از نزدیک نبینند
و فقط آهنگهایش را شنیده باشند. آنها که یک بار او و برخوردها و
بیآلایشیاش را دیده بودند، محال است فراموشش کنند. او مظهر ادب، متانت،
مهربانی و تواضع بود. نگاهش به همکارانش، چه آن زمان که میگفتند شبیه کس
دیگری میخواند و چه آن زمان که خودش سری بین سرها در آورده و در حد ستاره
بالا رفته بود، منطقی و انسانی بود: «من هیچ وقت موسیقی را به چشم رقابت
نگاه نکردم. هر کسی کار خودش را انجام میدهد و کسی جای کسی را تنگ
نمیکند». قبل و بعد شهرت هم فرق نکرد. قبل و بعد سرطان هم، میزان شاکر
بودن و نگاهش به محبوبیت و شهرت فرق نکرد. خیلی زود به این درک رسیده بود:
«در کودکی دوست داشتم بازیگر یا خواننده شوم. در کودکی شهرت را دوست داشتم
اما هر چه بزرگتر شدم مدل شهرت برایم خیلی مهم شد و فهمیدم اینکه فقط
مشهور باشی چندان مهم نیست». اینها را در آخرین مصاحبهاش که به همراه
خانوادهاش با آرتین ولی اللهی انجام داده بود گفت. جایی که یک سال زندگی
با سرطان و دردهای استفاده از داروهای شیمیدرمانی را تجربه کرده بود.
همان دردها که وقتی به سراغش میآمدند ذلهاش میکردند اما وقتی به مردم و
انرژیشان فکر میکرد و با آن مواجه میشد، فراموششان میکرد: «موقعی که
این داروها را مصرف میکنم حال بدی دارم، اما وقتی در کنسرتها با مردم در
ارتباطم و از آنها انرژی میگیرم، آن حس خوب تقویت میشود و همه
ناراحتیها را فراموش میکنم.» سرطان مرتضی را قهرمان نکرد. مرتضی همه مقدمات را برای ماندگاری
در دل مردم فراهم کرده بود و این راه، علاوه بر احساس و عشقی که در
کارهایش موج میزد، به روح انسانیاش مربوط بود. همان روحیه که در دوران
بیماری خودش را نشان داد. درست میگوید مهدی کرد، دوست و مدیر برنامهاش:
«آدمها در شرایط خاص خودشان را نشان میدهند» و مرتضی در آن شرایط سخت
خودش و میزان عشق و علاقهاش را نشان داد. انسانیتی که حتما به تربیت
خانوادگیاش هم مربوط است. پدرش میگوید: «من به وجود مرتضی افتخار میکنم
نه بخاطر هنرمند بودنش بلکه بخاطر انسانیت، شرافت، وفاداری و مهربانیاش.
این را برایش هم نوشته بودم و وقتی خواند این جمله برایش خیلی جالب بود و
آن را تابلو کرد و روبروی تختش گذاشت و میگفت از این حرف روحیه میگیرد.
به او گفتم دعای ملت ایران و پدر و مادرت پشت سر تو هست و محکم قدم بردار
همانطور که تا امروز به مردم کمک میکردی، همانطور محکم قدم بردار، ایمانت
به خدا را بیشتر کن. خدا هم در هر شرایطی حواسش به تو هست. امروز هم اعتقاد
دارم حواس خدا به او بود و خواست کمتر درد بکشد.»
وقتی
رفت بالای سکو که اوج بگیرد، به او گفتند سرطان داری و او، نه شکایت کرد و
نه راه رفته را برگشت، فقط پروازش را پی گرفت، هرچند خیلی درد داشت. درد
را جدی نگرفت، عشق را جدی گرفت. عشق را که او را با آن بالا رسانده بود.
عشق را که به او آموخته بود باید انسان باشد و انسان بودن و مهربان بودن
برایش از همه چیز مهمتر باشد. پله پله تا آنجا آمده بود. از نوازندگی شروع
کرده و به آهنگسازی و تنظیم رسیده و بعد دیده بود که باید آن همه عشق و
عاطفه را با صدای خودش به گوش همه برساند و کمکم شده بود خواننده آثار
خودش و بعد با مهرزاد شده بودند یک تیم و بعد مهدی آمد و در کنار و با
همراهی و همیاری دوستانش رسیده بود آنجا بالای پله تا اوج بگیرد که گفتند
تو سرطان داری پسر. برافروخته نشد و ناشکری نکرد. گفت: «همان خدایی که این
محبوبیت را به من داده، این بیماری را هم برای من در نظر گرفته، شایدخدا
بخواهد من را امتحان کند. اتفاقی که بخواهد بیافتد میافتد.... زندگی مانند
یک نمایشنامه است که معلوم نیست آخرش چه میشود.»
«یه روز همین جا توی اتاقم یکدفعه گفت، داره میره
چیزی نگفتم آخه نخواستم دلشو غصه بگیره»
اگه یه کم مغرور بودی، یه کم
بداخلاقی میکردی، یه کم یه جوری بودی که اینقدر دوستت نداشتیم، اینقدر
دلمان نمیسوخت از این رفتن بیهنگامت، اما تو گل بودی. برای همین است که
این همه همه را سوزاندی...
خیالت راحت مرتضی، رویایت ناتمام نماند پسر. گوش کن که چگونه همه تو را زمزمه میکنند:
«یکی هست، تو قلبم، که هر شب واسه اون مینویسمو اون خوابه
نمیخوام بدونه واسه اونه که قلب من اینهمه بیتابه
یه کاغذ، یه خودکار، دوباره شده همدم این دل دیوونه
یه نامه، که خیسه پر از اشکه و کسی بازم اونو نمیخونه»
او دردها را فراموش
میکرد اما آنها فراموشش نمیکردند و آنقدر به سراغش آمدند که دیگر آن بدن
نحیف تاب نیاورد و «ایستاد و فرود آمد در آستانه دری که کوبه ندارد...»
حالا
که قصه حیات مادیات تمام شده، آن انرژی مردم که حرفش را میزدی بیشتر
فهمیده میشود. تو روی چند تکه پوست و استخوان، یک روح بزرگ را با خودت را
حمل میکردی تا برای مردمت برنامه اجرا کنی و از آنها انرژی بگیری و به
آنها عشق بدهی. روحت شاد باشه مرد.
یه غرور یخی یه ستارهٔ سرد
یه شب از همه چی به خدا گله کرد
یدفعه به خودش همه چی رو سپرد
دیگه گریه نکرد فقط حوصله کرد..
اعتقاد
مرتضی به خداوند آنقدر بود که وقتی در مقابل سوالی در این ارتباط قرار
میگیرد، این ماجرای معروف را حکایت کند: «داستان تنیس بازی را شنیدم که با
تزریق خون آلوده مریض شد. وقتی از او پرسیدند: «چرا تو؟» گفت: «در تمام
سالهایی که کاپ قهرمانی را میگرفتم یک بار نپرسیدم چرا من؟ حالا چطور
میتوانم بگویم؟».
حیف که دورانی که مرتضی کاپ قهرمانی را میگرفت فقط یک سال بود و در همین عمر کوتاه بود که اینگونه در دل مردم راه پیدا کرد.
«بذار گریه کنم پیش تو دل سیر...»
کاتالوگ به مجموعه گردآوری شده از محصولات یا خدمات ارائه شده توسط
یک شرکت یا یک موسسه با ریزترین اطلاعات مورد نیاز برای فروشنده یا واسطه
آن کالا یا خدمات گفته می شود در واقع کاتالوگ ها برای اشخاصی که رابط میان
تولید کننده و مصرف کننده می باشند، تهیه می گردد. این اشخاص خریداران
عمده یا کسانی هستند که نقش مثلا فروشنده یا مغازه دار، نقش واسطه میان
ارائه دهنده خدمات و گیرنده خدمات را بازی می کنند. کاتالوگ ها برای معرفی
کالا یا خدمات به این اشخاص یا موسسات، تهیه می گردند و حاوی اطلاعاتی
هستند که تنها به درد آنها می خورد و این اطلاعات لازم نیست برای مصرف
کننده معنی و مفهومی داشته باشد. از ویژگی های کاتالوگ می توان به موارد
زیر اشاره کرد:
۱ -قابلیت حمل آسان و امکان مطالعه آن در زمان فراغت
۲-خلاصه گویی و پرهیز از هر نوع افراط در توضیح
۳-برقراری ارتباط بدون واسطه با پیام گیر
۴-ترکیب تصویر با متن در جهت ایجاد شناخت بیشتر در مخاطب
۵-فراهم آوردن امکان انتخاب دقیق و سنجیده برای مخاطب به جهت ایجاد فرصت مناسب برای مطالعه
۶-کاتالوگ ها به جهت انتقال اطلاعات و موارد ذکر شده در بالا نسبت به پوستر و تراکت فراتر و سنجیده ترعمل می کند
بروشورها مجموعه اطلاعات جزئی و خاص در مورد
خاصیت یک نوع محصول، فواید و عملکردهای احتمالی آن، نحوه مصرف، قیمت آن،
تنوع رنگی (درصورت داشتن) و... در مجموع اطلاعاتی است که برای مصرف کننده
مفید است و برای انتخاب محصول توسط مصرف کننده در آن درج می گردد
مثلا اگر شما تولید کننده محصولات آرایشی و بهداشتی هستید، بروشور
محصولات شرکت شما می تواند به این صورت باشد: بروشور محصولات شامپو حاوی:
انواع سری شامپوهای تولید شده اعم از شامپو آلئوورا (مخصوص موهای چرب ، خشک
و معمولی)، شامپو سیر (مخصوص موهای چرب، خشک و معمولی)، شامپو حجم دهنده
(مخصوص موهای چرب، خشک و معمولی) و... که هر یک حاوی اطلاعاتی مربوط به
خواص و فواید محصول، نحوه استفاده و مدت زمان مصرف، قیمت محصول، تفاوت هر
یک از محصولات با یکدیگر و ... که تمامی این اطلاعات برای مصرف کننده، داده
می شود تا از میان آنها یکی را بر اساس توضیحات مندرج، برگزیند.
در وهله اول به نظر میرسد که بورشور هم مانند کاتالوگ است و فرقی نمیکند
اما به واقع فرقی است اساسی میان بروشور و کاتالوگ
کاتالوگ ها برای واسطه ها و توزیع کننده ها طراحی و چاپ میگردند، اما بروشور برای مصرف کننده جز طراحی و چاپ میگردد
اصولا وقتی طراحی بروشور را آغاز میکنید باید به این نکته توجه
داشته باشید که اساسا این برگ، قرار است به دست آخرین نفری که میخواهد این
محصول را مصرف نماید، برسد
طراحی و چاپ بروشور بسیار کم هزینه تر از طراحی و چاپ کاتالوگ
میباشد. اساسا در کاغذهایی با گرم پایین منتشر میگردد و در تیراژ بالا چاپ
میشوند
بروشور ها حاوی نکات و اطلاعاتی است که به درد مصرف کننده حین مصرف یا انتخاب کالا خواهد خورد
بروشورها در اندازه و سایز های مختلف چاپ میشوند و هیچ اندازه
استانداردی برای آن وجود ندارد. آنها میتوانند لت دار یا منگنه ای باشند.
لت دار آن میتواند سه لت یا دولت و یا ...باشد
استانداردهای بروشور
نکاتی که باید پیش از شروع طراحی بروشور مدنظر داشت:
1- موضوع یا هدف این بروشور چیست؟
2- مخاطب کیست؟ اگر بیش از یک مخاطب وجود دارد، شاید بخواهید که چند بروشور طراحی کنید.
3- مشتری چگونه از این محصول یا خدمات استفاده خواهد کرد؟
4- چه اطلاعاتی در متن باید لحاظ شود ؟
5- چه کسی متن آگهی را خواهد نوشت؟
6- پیام چیست؟
7- برای ارائه پیام، میزان اطلاعاتی که باید در متن جای گیرد و مخاطب کدام قطعی از همه مناسبتر است
8- آیا می خواهید برای جذاب تر کردن جلد بروشور از تصویر استفاده کنید یا می خواهید از یک عنوان سیاه و چشمگیر استفاده کنید
وقتی یک بروشور طراحی می کنید – و یا هر نوع آگهی چاپی – را طراحی می
کنید ، جامعیت و سادگی کلیدهای اصلی طرح موفق است. عنوانهای اصلی و عناوین
فرعی باید در آگهی منسجم و یکپارچه باشند و باید در قیاس با متن آگهی
متمایز و متفاوت باشند. اگر از قلم های مختلفی است بهتر است که شکل قلم ها
با هم همخوان و سازگار باشند
اهدای هدایای تبلیغاتی در مناسبت ها مانند نمایشگاه ها و مواعد و اعیاد در
چند سطح تقسیم می گردد که هر کدام از این سطح ها، نوع هدیه و قیمت آن را
مشخص می نماید که مسلماً کسی بهتر از صاحب آن صنعت نمی تواند این سطح بندی
را انجام دهد. تاکید ما متفاوت هدیه دادن و تکیه بر تبلیغات احساسی که
بیشترین و عمیق ترین تاثیر را بر مخاطب می گذارند می باشد بر همین اساس با
دریافت اطلاعات زمان و مکان و همچنین میزان بودجه از صاحب صنعت، از طرف
آژانس ما لیست پیشنهادی به شما ارائه می گردد که در پیشنهادات ما نه تنها
هدیه مربوط به صنعت و شغل افراد باشد بلکه وسایل کاملاً شخصی یا مورد نیاز
خانواده نیز پیشنهاد گردد.
و اما هدایای عمومی نیز هستند که عموماً شرکت ها در مواعد مختلف توزیع می
نمایند مانند: سررسید و تقویم ، خوکار، لیوان، ساعت مچی، ساعت دیواری، ست
رومیزی، جاسوئیچی، جاکارتی، کیف، فلاسک و ... که این اقلام نیز در کنار
سایر اقلام پیشنهادی ما ارائه می گردد.
این مجموعه در دو سایز 14 در 12.5 سانت و همچنین 15.5 در 15.5 سانت طراحی و ارائه می شود
به این صورت سفارش دهنده یک مجموعه کاملی را به
مشتری خود ارائه می کند که او می تواند تمام اطلاعات شرکت مورد بحث را از
این مجموعه زیبا استخراج کند چه از کاتالوگ و چه از سی دی و یا دی وی دی
این مجموعه بسیار مورد استقبال مشتریان قرار گرفته
است و توانسته است که جای خوبی در کنار سایر تبلیغات باز نماید
طراحی ست اوراق یکی دیگر از بسترهای بسیار مهم در رشته گرافیک می
باشد که باید دیدی تخصصی نسب به آن وجود داشته باشد زیرا که اهمیت بسیار
زیادی در امر تبلیغات دارد ولی متاسفانه مورد کم لطفی قرار گرفته است
به مجموعه ای از کنار هم قرار گرفتن کارت ویزت،سربرگ، پاکت نامه و
... ست اداری را تشکیل می دهند. علی رغم اینکه مانند یک خانواده در کنار
هم هستند ولی هر کدام از اینها کاربرد جداگانه ای دارد و جزء لاینفک از
تبلیغات به شمار می آیند که یک شرکت اعم از خصوصی، دولتی و ارگانها و شرکت
های مختلف برای انجام امور تبلیغاتی و انجام امور مکاتبه ای و ... از آن
استفاده می کنند.
ست اداری بستگی به موضوعات مورد نظر دارد که
انواع موضوعات ست اداری عبارت است از تجاری،فرهنگی، سیاسی ، علمی، مذهبی و
... که علیرغم اینکه هر کدام از اینها در رده های مختلف موضوعی قرار گرفته و
طبقه بندی شده اند ولی ممکن است وجوه مشترکی را با هم داشته باشند و چند
موضوع با هم ادغام شده در قالب یک موضوع خاص مطرح شوند به عبارتی ست تجاری
ممکن است جنبه علمی و فرهنگی داشته باشد مانند طراحی ست برای آژانس های
مسافرتی - سفرهای زیارتی، مذهبی و سیاحتی، گردش علمی و بالعکس و یا ست
سیاسی ، مذهبی در کنار هم مطرح شوند و یک عنوان واحد را تشکیل دهند. یا
اینکه یک مجتمع فرهنگی علاوه بر فعالیت فرهنگی و علمی ، نوع تجارت و کسب و
کار درآمد به حساب می آید که در این مورد چند موضوع (فرهنگی، علمی، تجاری)
با یکدیگر ادغام شده اند
واژه لاتین Visiting در فرهنگ فارسی به معنای ملاقات و ملاقات
کننده می باشد که یک کارت کوچک تجاری است. کارت ویزیت معرف یک شناسنامه
کوچک است که برای معرفی کالای شرکت و موسسه و غیره با ذکر شماره تلفن و
آدرس به همراه امور خدماتی چاپ می شود که امروزه شاهد این پدیده هستید که
طراحی کارت ویزیت برای بازارگرمی و کسب درآمد میان سودجویان رواج پیدا کرده
که هیچکدام از اینها در طراحی کارهای چاپی و گرافیکی تخصصی ندارند
اگر کارت ویزیت به تنهایی از طراحی خوبی برخوردار باشد در تبلیغات
تاثیر فراوانی دارد و حرف اول را می زند به طوری که این کارت که در قطع و
اندازه کوچک عرضه می شود علی رغم اینکه شاید به چشم نیاید ولی بالعکس می
تواند یک بمباران تبلیغاتی بزرگ را راه اندازی کند
عبارتست از برگه ، ورق، تکه کاغذی که متن نامه در آن نوشته شده و
جهت ارسال پیامی یا برای درخواست چیزی و ... برای برقراری ارتباط با موسسات
و ارگانها دیگر می باشد. بارها دیده اید که مثلا برای اموری به موسسه یا
ارگان و مراکز آموزشی مراجعه کرده اید در عین حال که معرفی نامه ای همراه
خود داشته اید تا با توجه به آن به امور شما رسیدگی شود
بسته ای که سرنامه یا سربرگ در آن قرار می گیرد و اینکه چگونه از
نظر زیبایی طراحی شود و اینکه نامه قرار است به چه شکل در آن گنجانده شود
همه و همه بستگی به ایده و ذوق و سلیقه طراح آن دارد. در واقع پاکت نامه
محافظ متن و محتوای نامه می باشد. یک طرف از چهار طرف پاکت نامه اغلب چسب
دار هستند که با اندکی مرطوب کردن، چسب خاصیت چسبندگی پیدا کرده و به سطح
می چسبد.و در برخی موارد از چسب دو طرفه برای چسباندن استفاده می شود و این
هم به دلیل آن است که گیرنده از باز نشدن آن مطمئن شود و به عبارتی می
تواند محافظ نامه های محرمانه شود، هم اینکه محافظت از خودنامه که از داخل
پاکت بیرون نرود و نیز تمیز بودن نامه تا رسیدن به مقصد که در خوانایی و
رسایی پیام تاثیر دارد